شده تا حالا که حس کنی داری دروغ میشنوی ؟؟
شده جای رو کردن دست اون ادم دروغگو یا جای اینکه با نیشخند نگاهش کنی با یه تشنگی زیاد دنبال کلمه به کلمه حرفاش بری؟؟
شده دروغای کسی شیرین ترین حرفهای زندگیت بشه؟
شده شیرین ترین حرفها رو از غریبه ترین آشنای زندگیت بشنوی؟؟
شده تا سر حد مرگ همون ادم دروغگوی شیرین زبون رو بخوای؟
شده حاضر باشی با همون دروغاش بمونه؟؟؟
اگه آره
باید برات دل سوزوند...
چون از بی کسی حاضر به بودن با هر کسی شدی....
زنی که در روبروی تو سیــــگارمی کشد
در فکر گفتگوی تو سیــــگار می کشد
وقتی که می روی و دلش تنگ می شود
بی شک به جستجوی تو سیــــگارمی کشد
این بار بی تو فاصله ها را نمی دود
در سوگ آرزوی تو سیــــگار می کشد
زخمی تر از همیشه نگاهش به دست توست
در وصف داروی تو سیــــگار می کشد
وقتی نفس زنان به کنار تو می رسد
با عطر رنگ و بوی تو سیــــگارمی کشد
هرگز سخن نگفت و سکوتش ترانه شد
اهنگساز روی تو سیــــگارمی کشد
اهسته عکس تورا در بغـ*ـل گرفت و بعد
با بـ*ـوسـه بر گلوی تو سیــــگار می کشد
لب را نمی گشاید و رسوا نمی کند
در حفظ ابروی تو سیــــگار می کشد
راستش را بخواهی از موقعی که رفتی هیچ چیز تغییر
نکرده است،
- من هنوز قهوه می خورم
- سیگار می کشم
- پیاده میرم
هستم ؛ اما
- تلخ تر
- تنهاتر ...